جدول جو
جدول جو

معنی تشویش داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

تشویش داشتن
(نَ گُ سَسْ تَ / نَ سَسْ تَ)
شوریده خاطر بودن و مضطرب بودن و بی قرار بودن و آزرده بودن. (ناظم الاطباء) : گفت ای یار عزیز آنگه که تو دیدی غم نانی داشتم و امروز تشویش جهانی. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تشریف داشتن
تصویر تشریف داشتن
حضور داشتن به صورت احترام آمیز برای شخص دیگری به کار برده می شود
فرهنگ فارسی عمید
(نَ دَ)
دورویه بودن و مکر داشتن. (ناظم الاطباء). و رجوع به تزویر شود
لغت نامه دهخدا
(اَ کَ دَ)
ترس و وحشت داشتن. (ناظم الاطباء). بیم داشتن. و رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تقوی داشتن
تصویر تقوی داشتن
خدا ترس بودن پارسا بودن خوبکرداری
فرهنگ لغت هوشیار
آشفته کردن آشفته کردن پریشان ساختن: گر تو زین دست مرا بی سرو سامان داری من باه سحرت زلف مشوش دارم. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
حضورداشتن، بودن، هستن، شرفیاب شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد